هیوندای کوپه
 

بدون شک داشتن یک خودرو کوپه آرزوی هر راننده ای است؛ حالا در هر سن و سال و موقعیتی که می خواهد باشد اما این وسط مانعی بزرگ برای رسیدن به این آرزو وجود دارد که همگان از آن با نام «قیمت گزاف» یاد می کنند!

هرساله برندهای معتبر خودروسازی با تولیدات جدیدشان هوش از سر دوستداران این دسته از خودروها می پرانند و تنها راهی که می توان برای دور زدن قیمت های گزاف آنها به کار گرفت، صبر مطلق است. صبر تا زمانی حداقل با به بازار آمدن مدل های جدیدتر افت قیمتی برای محصول موردنظر ایجاد شود.

دقیقا همان اتفاقی که برای هیوندای کوپه خودمان افتاد. توقف واردات و به بازارآمدن برادر بزگر تر و تنومندش یعنی جنسیس کوپه باعث شد این خودرو زیبا زیر سایه سایر رقبا قرار بگیرد. ولی کیست که منکر توانایی ها و طراحی جذاب این کوپه کره ای شود.

خطوط نرم بدنه در تعامل کاملی با یکدیگر قرار دارند؛ ورودی بزرگ و یک تکه هوا روی سپر که پروژکتورهای دایره ای شکل در کناره ها، آن را کامل می کنند به همراه چراغ های کشیده با روکش کریستالی شفاف و زنون، از برجسته ترین نکات قابل ذکر طراحی آن هستند.

در قسمت عقب هم چراغ های هالوژن به همراه سراگزوزهایی که در دو طرف سپر عضلانی نصب شده اند و باله ای روی صندوق عقب، مجموعه ای اسپورت با زیبایی و هماهنگی نسبی پدید آورده است.

قلب تپنده این خودرو موتوری 2/6 لیتری با آرایش V شکل است که قدرتی حدود 167 اسب بخار را زیر پدال گاز آماده باش نگه می دارد. حداکثر سرعتی که می توانید با آن تجربه کنید هم 218 کیلومتر بر ساعت بوده و مصرف سوختش در سیکل ترکیبی 9/9 لیتر برآورده شده است.

در کل می توان گفت هیوندای کوپه در بحث اقتصادی خودرویی قابل قبول بوده و می تواند در درازمدت به صرفه باشد و در عین حال لذت خاصی از رانندگی را فراهم کند. این مدل انتظار کسانی را می کشد که هم می خواهند با قیمتی بسیار پایین تر از سایر رقبا لذت کوپه سواری را بچشند و هم می خواهند نگاه ها را به سمت خود جلب کنند.

+ تک بودن، طراحی جوان پسند، کیفیت خوب

- مناسب خانواده نیست، کمیابی نمونه سالمش

پدرخوانده خودروهای شاسی بلند در ایران تنها یک نام داشت و آن هم پاترول بود. مدلی که بدون استثنا در حیاط تمامی خودرودوسان پولدار آن زمان جا خوش کرده بود. همینجا بود که برند نیسان در ذهن رانندگان ایرانی ثبت شد و وقتی پای پسرخوانده یعنی رونیز هم به خیابان ها باز شد همه نگاه ها را به خود جلب کرد.

استایل عضلانی و زمختش دقیقا همان چیزی بود که اکثر SUV سواران چند سال پیش انتظار داشتند ولی سواری خشک به همراه هجوم یکباره و دیوانه وار انواع و اقسام مدل های شاسی بلند با طراحی های زیباتر باعث شد رونیز نتواند به حق واقعی خود برسد.

درواقع هم اکنون رونیز ارزان ترین SUV موجود در بازار به حساب می آید. پلتفرمش با نیسان پیکاپ یکسان بوده و می تواند هنوز برای بسیاری خریداران که قصد خرید ماشین شاسی بلند و مطمئن با قیمت پایین دارند گزینه مناسبی باشد.

درمورد راحتی اش هم می توان گفت سیستم تعلیق اش در دست اندازهای تهران به نسبت پرسروصدا و پرتکان است اما در مجموع راضی کننده خواهد بود. قلب تپنده آن موتوری است 2400 سی سی که 150 اسب بخار قدرت تولید می کند که متاسفانه باعث می شود در شتابگیری کند عمل کند اما عملکرد جعبه دنده مناسب است و در ترافیک، نرم و هماهنگ با موتور عمل می کند.

ضمن اینکه فضای داخلی بزرگ و راحت بوده و فضای کافی سروپا برای سرنشینان جلو و عقب وجود دارد اما مواردی مثل کیفیت ساخت قطعات کابین، مصرف سوخت بالا و هندلینگ متوسط ازجمله نکاتی است که موجب سرافکندگی رونیز به حساب می آید. ولی این تنها یک روی ماجراست!

چراکه اگر درگیر خرید خودروی صفر کیلومتر نیستید و حتما می خواهید SUV سوار باشید، باتوجه به قیمت رونیز، هیچ کدام از نقاط ضعفش به چشم نخواهد آمد. حتی شاید بتواند گفت با قیمتی که برای خودرو می پردازید اتفاقا کیفیت قابل قبولی هم دریافت می کنید. این نکته را هم فراموش نکنید؛ درصورت نشستن پشت رل آن و کمی هزینه برای اسپورت کردن و رسیدگی، باتوجه به تردد انواع و اقسام شاسی بلندهای بزک شده در خیابان، کاملا تک خواهید بود!

+ تک بودن، کیفیت قابل قبول در مقابل قیمت، جادار

- شتاب کم، هندلینگ متوسط

با شنیدن نام اپل یاد چه چیزی می افتید؟ نامی نوستالژیک که اکثر رانندگان ایرانی با آن خاطره هایی خوب دارند! مدل های فاخر کورسا، امگا و آستارای این برند آلمانی زمانی تنها بین متمولان جامعه دست به دست می شد که تا حد زیادی توانسته بودند رخوت را از بازار بی روح آن زمان بگیرند؛ آن هم با امکانات و طراحی های بی نظیر!

جالب اینجاست یکی از این سه مدل معروف با نام امگا هنوز هم حرف های زیادی برای گفتن دارد.  این سدان خانوادگی جذاب، تا قبل از حضور نیسان ماکسیما با قیمت های بالا خرید و فروش می شد و جزو لوکس ترین های بازار ایران به حساب می آمد اما با ورود خودروهای جدید حضورش رفته رفته کمرنگ و از قیمت آن هم کاسته شد ولی همچنان هنوز هم جزو زیباترین سدان های بازار به حساب می آید.

طراحی خاص و منحصر به فرد آن که شاید از دوران خود کمی جلوتر هم بوده هنوز هم جذاب است و باتوجه به کم بودن این خوردو در خیابان ها هنگام تردد نظر بسیاری از مردم را به خود جلب می کند.

چراغ های زیبا و کشیده جلو به همراه طرح عضلانی بدنه و ارتفاع کم آن نسبت به زمین و در نهایت چراغ های عقب که از روی گلگیر تا در صندوق کشیده شده اند، تحسین برانگیزند. در مورد جذابیت و پرامکانات بودن کابین هم خیال تان راحت! بد نیست بدانید امگا در ایران از دو نوع موتور که یکی دو لیتری، چهار سیلند رو دیگری سه لیتری، شش سیلندر است نیرو می گیرد که روی خودروهای چهارسیلندر بیشتر گیربکس پنج سرعته دستی وجود دارد و روی نمونه های شش سیلندر گیربکس چهارسرعته اتوماتیک! البته تنبلی در حرکت به خصوص در دنده های یک و دو موجب می شود که این خودرو نتواند آن طور که باید و شاید از پس سربلایی ها و خودروهای کم حجم تر در شتابگیری برآید اما نمونه شش سیلندر آن در وضعیت بهتری قرار دارد ضمن اینکه تعمیرکاران از کیفیت بالای گیربکس آن در حد بنز خبر می دهند.

سیستم تعلیق این خودرو هم در قسمت جلو هم در قسمت عقب فوق العاده است، به طوری که دیفرانسیل عقب سه تکه و مجزا طراحی شده است. همچنین نباید فراموش کرد که به واسطه وزن زیاد امگا سواری این خودرو در مسیرهای طولانی بسیار دلپذیر است.

امگا از هندلینگ بالایی برخوردار است و به خوبی جلوابگوی پیچ های تند است. در یک کلام امگا خودرو کسانی است که به داشتن خودرویی کلاسیک، زیبا و منحصر به فرد اهمیت می دهند و خط و نشان مدل های 2012 سایر برندها تحت تاثیرشان قرار نمی دهد. با این خودرو نگاه ها به شما عوض خواهد شد.

+ تک بودن، طراحی خوب، گیربکس و موتور باکیفیت

- مصرف سوخت بالا، استهلاک زیاد

درمورد این خودرو تنها می توان یک صفت را به کار برد؛ جنتلمن! شما کدام خودرو را سراغ دارید که پس از سال ها حضور در بازار هنوز هم آرزوی خیلی ها باشد یا تنه به تنه با رقبای گردن کلفت جدید رقابت کند؟ آن هم با قیمتی بسیار مهربان تر!

نیسان ماکسیما از آن خودروهایی است که وقتی پایش به خیابان ها باز شد نه حریفی داشت و نه واردات خودرو مجاز بود ولی به ر احتی توانست خود را به خریداران خودرو تحمیل کند و با وجود معایبش به عنوان یک خودرو لوکس، به فروش مناسبی برسد.

 تا آنجا که امروز هم با وجود خودروهای جدیدتر و کامل تر، مزه راحتی و سواری لذت بخشش زیر زبان خیلی هاست. حال پس از چند سال از حضور این ژاپنی، باز هم با موتور سه لیتری اش و قیمتی نزدیک به 40 میلیون تومان گزینه ای مطلوب به نظر می رسد. البته شاید عنوان لوکس برای ماکسیما کمی سنگین باشد چون امکانات خودروهایی چون کیا سراتو یا مزدا 3 را ندارد اما اگر پشت فرمان آن نشسته و کمی با آن رانندگی کنید واقعا احساس کمبود نمی کنید.

موتورش قوی ترین بین خودروهای 40 تا 60 میلیون تومانی است و می تواند شما را در مدت 8/4 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برساند. شتابی که باتوجه به ابعاد و وزن 1390 کیلوگرمی، فوق العاده است. درواقع ماکسیما مفهوم کامل راحتی در سواری است!

زمانی که سوارش می شوید با طراحی زیبای کنسول میانی و نشانگرها مواجه می شوید. صندلی ها بسیار راحتند و دید خوبی از درون اتاق به بیرون خواهید داشت. سیستم تهویه هوای مطبوع بسیار عالی بوده و هرآنچه از یک خودروی پنجاه و خرده ای میلیونی انتظار دارید را برآورده می کند. در انتها باید گفت ماکسیما خودرویی مناسب برای افرادی است که عشق قدرت موتور هستند و حاضرند برای آن هزینه بالای مصرف سوخت این ژاپنی بزرگ را هم بپردازند. در رانندگی خودرویی آرام و پرقدرت است و البته کاملا جادار. هم اکنون در بازار داخلی می توانید به جای نیسان ماکسیما، کیا سراتو یا مزدا 3 جدید هم بخرید که هر دو خودروهایی سدان و اسپورت هستند اما هیچ کدام شخصیت ماکسیما را ندارند. اگر به کلاس کاری خود فکر می کنید و نمی خواهید درگیر بزک کاری مدل های جدیدتر باشید، ماکسیما انتخاب معقولی است.

+ کیفیت ساخت عالی، موتور پرقدرت
- ظاهر کمی قدیمی
قیمت: اتومات 59/91 میلیون

89: 32 میلیون – 88: 30 میلیون